دست خط
بغض طنابی شده بر گلویم خفه ام می کند و این غصه های تو تیری است که هر دم بر جانم می نشیند و اشکهایت سیلی است که در آن غرق میشوم امان این این همه سختی...
نوشته شده در سه شنبه 94/9/3ساعت
2:7 عصر توسط روزگار غربت| نظرات ( ) |